Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-02@12:53:20 GMT

پیشنهاد مطالعه کتاب/ دال و هلویی غول‌پیکر

تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۴۸۹۲

داستان‌های رولد دال سرشار از اتفاقات ناگهانی و عجیب است. چیزی که اصلاً انتظارش را نداریم. چیزی که فانتزی به معنای واقعی است و مخاطب را پای کتاب میخکوب می‌کند. «یک روز، پدر و مادر جیمز به لندن رفتند تا خرید کنند و در آن‌جا یک اتفاق وحشتناک برایشان رخ داد. باورتان می‌شود: یک کرگدن عصبانی خیلی گنده که از باغ وحش لندن فرار کرده بود، در روز روشن و در یک خیابان شلوغ، هر دوی آن‌ها را خورد!« (دال، 1397: 1).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

رولد دال آثار زیادی برای کودکان نوشته از مهمترین آثارش می‌توانیم به جادوگرها، ماتیلدا، چارلی و کارخانه‌ شکلات سازی، آقای روباه شگفت‌انگیز، هلوی غول‌پیکر، غول بزرگ مهربان و داروی معجزه‌گر  اشاره کنیم. چیزی که آثار دال را متفاوت و محبوب کرده نگاه کودک محوری است که او در آثارش دارد. دال بر خلاف اکثر نویسندگان به جای رو در روی کودکان قرار گرفتن، در کنارشان می‌ایستد. دال خودش در این باره می‌گوید: «چنان‌چه بخواهید درک درستی از چند و چون دنیای کودک، در ذهن داشته باشید، باید دستان و زانوانتان را دسته کم یک هفته به اندازه‌ آن‌ها خم کنید. آن‌گاه درخواهید یافت که اطرافتان پر از غول‌های ... است که دائم به شما می‌گویند «این کار را بکن، آن کار را نکن!» ...(اقبال‌زاده، 1383: 111).  

در بین منتقدین دو نگاه به آثار دال وجود دارد. عده‌ای این جسارت و نگاه متفاوت او را تحسین می‌کنند و عده‌ای آثار او را آشوبگرانه و تهدید کننده در تربیت کودکان می‌دانند. اگر از نگاه کودکان به این آثار بنگریم، آثار دال سرشار از خلاقیت و شگفتی و جسارت است. جسارتی که به کودک توان رویارویی با مشکلات زندگی، خودشناسی و دفاع از حقوق خود را می‌دهد. هلوی غول‌پیکر که در سال 1961 نوشته شد، یکی از آثاری است که در آن نویسنده تلاش دارد به کودکی که در شرایط سخت و تحت سلطه‌ی بزرگسالان قرار دارد، اطمینان خاطر بدهد که مشکلات گذراست و سرنوشت روزهایی خوشی برای او به ارمغان خواهد آورد؛ اگر صبور باشند و درست گام بردارد. این اثر، داستان پسری است که در ابتدا زندگی شاد و سرشار از خوشی دارد اما بعد از مرگ والدین، ناچار می‌شود با دو عمه‌ بداخلاق و زورگو زندگی کند. خیلی زود گردش روزگار با کمک جادو به کمکش می‌آید و سرنوشتی سیندرلایی برایش رقم می‌زند؛ درست همان‌گونه که زندگی سخت سیندرلا (در روایت شارل پرو)، با کمک پری جادو تغییر می‌کند. این سرنوشت و پایان که برگرفته از افسانه‌های پریان است، به کودک امید می‌دهد که پایان سختی‌ها شادی و آرامش است. دو عمه‌ سنگدل تا اندازه‌ای به جیمز بی‌توجهند که حتی حاضر نیستند او را با نام واقعی‌اش صدا بزنند. «آن‌ها هیچ‌وقت اسم اصلی جیمز را صدا نمی‌کردند. همیشه او را «جانور کوچک نفرت‌انگیز» یا «دردسر مزخرف» یا «موجود بدبخت» صدا می‌زدند...»(دال، 1397: 2). جیمز تلاش می‌کند این شرایط را تغییر بدهد و هویت خود را بازیابد. او که با هلویی جادویی و ماجراهای آن روبه‌رو شده، با هوشیاری خودش و حشرات گرفتار شده در اقیانوس را نجات می‌دهد و به سمت زندگی بهتر هدایت می‌کند. آن‌چنان که در پایان داستان می‌بینیم مردم او را با نام «جیمز هنری تراتر» مشهور می‌شناسند. «شخصیت‌های داستان‌های دال، اغلب به خود متکی‌اند و به فکر حل مشکلاتشان هستند و متناسب با ویژگی روانشناختی خود عمل می‌کنند.» (نجفی بهزادی و صفری، 1396: 38). دال مشکلات و نگرانی‌های کودک را به شکلی هنرمندانه در قالب فانتزی بیان می‌کند و برایشان راه حل پیشنهاد می‌کند که کودک بدون این که حس کند دارد هدایت می‌شود، آن‌ها را می‌پذیرد. دال کودک را به خوبی می‌شناسد و در دفاع از حقوق او در برابر بی‌توجهی بزرگترها هنجارشکنانه می‌نویسد. بی‌دلیل نیست که کودکان او را از خود می‌دانند و چنین با آثارش ارتباط برقرار می‌کنند.

منابع:

-دال، رولد (1397). هلوی غول‌پیکر. صادقیان، ساغر. چاپ ششم. تهران: مرکز.

-نجفی بهزادی، سجاد و صفری، جهانگیر (1396). بررسی و تحلیل درونمایه و تصویر در داستان‌های کودکانه رولد دال. فصلنامه پژوهش‌های ادبی و بلاغی، سال پنجم، شماره 18، بهار1396، 28-44.

-هانت، پیتر (1383). رولد دال. اقبال زاده، شهرام. کتاب ماه ادبیات کودک و نوجوان، شماره 79، 111- 113.

لیلا خیامی

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: رولد دال غول پیکر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۴۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟

"کارن کی هو" نویسنده حوزه هنری می‌گوید:"اگر سعی می‌کردید زندگی تان را بدون هنر دوباره تصور کنید بله، کاملا متفاوت به نظر می‌رسید. هنر با چیز‌هایی بیش‌تر از آن چه مردم فکر می‌کنند تلاقی می‌کند".

به گزارش فرارو به نقل از وُکس، این صرفا ون گوگ‌ها و مونه‌ها نیستند که آثار هنری شان بر روی دیوار موزه‌ها آویزان شده اند. هنر در آثار هنری‌ای مانند سازه "دروازه ابر" ساخته "آنیش کاپور" هنرمند بریتانیایی هندی تبار در پارک میلینیوم (هزاره) در شیکاگو یا در عمارت مارپیچ ساختمان گوگنهایم در نیویورک نیز وجود دارد.

هنر هم چنین، هنر زینت بخش پوستر فیلم‌های سینمایی و تابلو‌های ویترین فروشگاه‌ها می‌باشد. هنرمندان با هنرشان بر لباس‌هایی که می‌پوشید، موسیقی‌ای که گوش می‌دهید و محصولاتی که مصرف می‌کنید تاثیر می‌گذارند. به زبان ساده هنر همه جا حضور دارد.

با این وجود، اگر هنر اصلی اساسی از فرهنگ ما می‌باشد آیا بسیاری از ما احساس می‌کنیم که آن را درک نمی‌کنیم؟

نتیجه نظرسنجی‌ای انجام شده توسط "یوگاو" در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر شد نشان داد که تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان امریکایی گفته بودند که خود را هنرمند نمی‌دانند. ۵۸ درصد یا حتی میزان بیش تری از پاسخ دهندگان گفته بودند که با جریان‌ها یا سبک‌های هنری معروف آشنا نیستند.

شما شاید بخواهید ستایش گر هنر باشید، اما برای تبدیل شدن به فردی هنردوست باید با هنر ارتباط برقرار کنید.

به هنر به عنوان یک ماجراجویی تعاملی نگاه کنید

گاهی اوقات استفاده از راهنما‌های صوتی یا گوش دادن به صحبت‌های هنرمندان برای روشن شدن تاریخچه یک اثر کمک کننده است، اما لزوما همواره به شما کمک نمی‌کند با هنر ارتباط برقرار کنید.

رمزگشایی معنای یک اثر مستلزم نگاه کردن به کالبدی بودن آن است. اتصال یک اثر هنری به سایر مصنوعات فرهنگی و در عین حال انتقال تجربیات زندگی خود از این باور سوررئالیستی پیروی می‌کند که معنا از مثلث سه ضلعی خود اثر، نیت هنرمند و واکنش بیننده به آن ناشی می‌شود.

معنای هنر از تعامل بین بیننده و هنرمند ناشی می‌شود. آن چه بیننده از یک اثر استنباط می‌کند صرفنظر از نیت هنرمند که خالق اثر بوده اهمیت دارد. از این منظر برای فهم یک اثر هنری باید کم‌تر احساس ترس به خود راه دهیم، زیرا هیچ راه درست یا غلطی برای خوانش یک اثر هنری وجود ندارد و صرفا ایده‌هایی هستند که می‌توانند توسط هنرمند بسط یافته یا هدایت شوند.

"مولی اووندن" هنرمند و شاعر در مینه سوتا در این باره می‌گوید:" نیازی ندارم بیننده نقاشی هایم دقیقا منظورم را بداند، اما دوست دارم به اصطلاح با اثرم دست بدهد. این بیش‌تر در مورد گشودگی به روی یک گفتگو یا دعوت به یک تجربه است". این رابطه با در نظر گرفتن بازدید از موزه یا گالری به عنوان یک اقدام فعال و نه منفعل ممکن است به تحکیم رابطه با هنر کمک کند.

یک مطالعه ۲۰ ساله که در سال ۲۰۱۷ میلادی مجددا تایید شد نشان داد که ما به طور متوسط صرفا به مدت ۲۷ ثانیه به یک اثر هنری در موزه یا گالری نگاه می‌کنیم که شامل عنوان و اطلاعات همراه آن می‌شود. "دیل" هنرمند چند رشته‌ای می‌گوید:"تلاشی برای خلق اثری وجود دارد که نیازی نیست زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره آن کنید". با این وجود، او معتقد است که تفکر انتقادی برای هر هنری هم از طرف هنرمند و هم از طرف بیننده امری حیاتی می‌باشد.

اووندن می‌گوید:"ما در مدرسه یاد می‌گیریم چگونه در مواجهه با شعر یا هر اثر هنری دیگری همه اجرا را شناسایی کرده و آن‌ها را از هم جدا کنیم". با این وجود، او در کار خود به عنوان یک مربی هنری سعی می‌کند مخاطب را وادار کند که به این فکر کند که پس از آن تشریح چه رخ می‌دهد. او می‌گوید: "وقتی همه چیز از هم پاشید یاد نمی‌گیریم که چه کار کنیم و به نوعی اثر را رها می‌کنیم". اووندن بر این باور است که رابطه بین بیننده و اثر در روند جمع‌آوری دوباره جهان شکل می‌گیرد.

اگر هنر فرآیندی از تخیل است که واقعیت را قابل تصور، به یاد ماندنی و گاهی حتی قابل پیش بینی می‌سازد همانطور که "سوزان لنگر" فیلسوف فرهنگی گفته بود چنین تعاملی می‌تواند حتی فراتر از این نیز پیش برود، زیرا باعث ایجاد احساساتی می‌شود که ما هر روز با آن در تماس نیستیم احساساتی مانند انزجار و ترس. برای مثال، با تماشای آثار دیل متوجه می‌شویم که تعدادی از قطعات او الهام بخش طنز هستند و هم چنین تجربه بومیان امریکا را به تصویر می‌کشد، زیرا انسانیت به تصویر کشیده شده و حقیقت نگران کننده‌ای را در مورد تسخیر آمریکا نشان می‌دهد.

دیل با اشاره به این که نقش او به عنوان یک هنرمند آن است که ایده هایش را با صداقت بیان کند می‌گوید: "من سعی نمی‌کنم اثری را خلق نمایم و سپس به این فکر کنم که مخاطبان آن را دوست خواهند داشت". هنر صادقانه حتی می‌تواند مخاطبان را به شدت ناراحت کند. دیل می‌گوید:"با این وجود، این ناراحتی بخش مهمی از کار است".

در این مورد بخشی از عدم فهم هنر مخاطب می‌تواند ناشی از بی میلی برای مقابله با آن ناراحتی باشد. همان گونه که لنگر نوشته آموزش هنر آموزش احساس است وقتی هنر باعث ایجاد احساساتی می‌شود که ما همیشه به آن دسترسی نداریم ممکن است برای مدیریت آن کار دشواری پیش روی مان قرار داشته باشد. با این وجود، در جریان دست و پنجه نرم کردن با آن احساسات است که ارتباط با هنر و در نهایت درک و فهم آن شکل خواهد گرفت.

چگونه می‌توان تمایل به ناراحتی را آموزش داد؟ اووندن در این باره می‌گوید حتی به عنوان یک عاشق مشتاق هنر او متوجه می‌شود که واکنش احساسی همیشه آسان نیست. او می‌گوید: "این می‌تواند واقعا طاقت فرسا باشد".

مراقب زوزه‌های تجربه خود باشید

شاید بتوان نحوه ارتباط مان با هنر را دلیلی بر کاتارسیس* دانست. این کاری است که آثار هنری انجام می‌دهند. در طول زندگی انسانی مان ما حجم قابل توجهی از درد اندام خیالی* را داریم از دست دادن پدر و مادر در دوران کودکی یا نوجوانی، حضور در جنگ و حتی چیزی به اندازه داشتن یک معلم بدجنس. سپس به دنبال پیدا کردن راهی برای مقابله با آن از طریق کار کردن یا گوش دادن به یک آهنگ یا طرق مختلف دیگر خواهیم بود.

"کارن کی هو" می‌گوید اگر فکر کردن به هنر را به عنوان راهی برای تغییر زمان یا تغیبر تجربه خود آغاز کنید و اگر از پاسخ سطحی "این یک عکس خوب است" فراتر بروید آن زمان تماشای یک اثر هنری می‌تواند تلاشی واقعا جالب توجه باشد.

او به نمایش آثار "یوهاس ورمیر" نقاش هلندی قرن هفدهمی در موزه رایکس آمستردام اشاره می‌کند که با استقبال چشمگیری مواجه شد و بازدیدکنندگان را از سراسر نقاط جهان به سوی خود جلب کرد. علیرغم آن که ممکن است فکر کنید زندگی تان ارتباط اندکی با زندگی اشراف هلندی قرن هفدهمی دارد آثار ورمیر در به تصویر کشیدن زیبایی لحظه‌های روزمره برای تان الهام بخش خواهد بود تا از نو به زندگی خود نگاه کنید. او می‌گوید:"امیدوارم وقتی به انجام آن کار‌ها فکر می‌کنید متوجه شوید که زیبایی در آن لحظه نیز وجود دارد".

* کاتارسیس اصطلاحی است که ارسطو برای تزکیه روحی و روانی تماشاگر از تراژدی عنوان می‌کند. کاتارسیس به نوعی شبیه همذات پنداری یا حس سمپاتیک در تماشاگر است.
*اندام خیالی یا Phantom Limb سندرومی روانی است که فرد هم چنان اندام بدنی از دست رفته را حس کرده و حتی درد را در آن ناحیه احساس می‌کند. در واقع این احساس درد در ناحیه اندام از دست رفته انکار واقعیت تلخی است که در صورت اتمام درد فرد باید با آن روبرو شود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • برنامه‌های جدید کانون پرورش فکری برای بچه‌ها
  • افزایش ۶ سال به طول عمر با این سبک زندگی
  • تداوم عملیات جست و جو برای یافتن کودک غرق شده در رودخانه خرسان
  • این ۴ نکته عمرتان را ۶ سال افزایش می‌دهد
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش آموزان
  • روایت زندگی قهرمانان در دستان دانش اموزان
  • ابتذال در سینما برآیند تقاضا است/ از کیهان بچه‌ها شروع کردم
  • چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • تنهایی می‌تواند زندگی بازماندگان سرطان را کوتاه کند